7 علامت که نشان می دهند باید در شیوه بازاریابی خودتان تجدیدنظر کنید.

1) هنگامی که ببینید با توجه به تلاش های وسیعی که انجام داده اید در گستره تبلیغاتیتان (ROI) نتیجه مطلوبی را نگرفته اید

به عنوان مثال شما در یک ناحیه مشخص به تبلیغات پرداخته اید اما تنها در یک بخش کوچکی از این ناحیه به نتیجه رسیده اید. در این صورت هزینه هایی که کرده اید نسبت به سودی که نصیبتان می شود خیلی زیاد بوده است و باید در استراتژی بازاریابی خودتان تجدید نظری بکنید.

2) هنگامی که ببینید که پست هایی که در شبکه های اجتماعی قرار داده اید به اندازه ای که باید و شاید بازدید کننده ندارند

این هم یکی دیگر از مشکلات مهمی است که بسیاری از کمپین های تبلیغاتی با آن مواجه هستند. شما نباید پیرو استراتژی "پست گذاشتن و دعا کردن" باشید! باید همواره بررسی کنید که پست هایی که می گذارید تا چه اندازه ای بازدیدکننده دارند و چه افرادی این پست ها را می خوانند. در صورتی که تعداد افرای که از پست های شما بازدید می کنند و پست های شما را می بینند خیلی زیاد بودند این موضوع نشان می دهد که احتمال این که در آینده برای خودتان مشتریان زیاد داشته باشید بیشتر می شود اما در صورتی که بفهمید که افرادی که از پست های شما در شبکه های اجتماعی بازدید می کنند خیلی کم هستند شانس این که تعداد مشتریان شما زیاد شود هم خیلی کم می شود. بنابراین باید حتما یک فکر اساسی در این زمینه بکنید و پست هایی در شبکه های اجتماعی بگذارید که بازدیدکنندگان این پست ها بیشتر شوند. چون در صورتی که بازدیدکنندگان شبکه های اجتماعی کمتر باشد شانس پیروزی شما در بازاریابی با استفاده از شبکه های اجتماعی خیلی کم می شود.

3) هنگامی که ببینید که در وب سایتتان ترافیک زیادی وجود دارد اما تعداد افرادی که مشتری می شوند کم است

وقتی که در وب سایت شما ترافیک زیادی وجود داشته باشد به این معنی است که وب سایتتان از نظر بهینه سازی موتورهای جستجوگر خوب عمل کرده است. اما در صورتی که تعداد بازدیدکنندگان وب سایت شما زیاد شوند اما تعداد افرادی که مشتری می شوند کم باشد به این معنی است که شما کار تبلیغات در وب سایت را به خوبی انجام نداده اید چون تعداد زیادی از افراد به وب سایت آمده اند ولی به این دلیل که شما خوب تبلیغ نکرده اید؛ وب سایت شما را ترک کرده اند. بنابراین در این حالت باید در استراتژی بازاریابی خودتان تجدید نظر کنید و کاری کنید که این افراد زیادی که از وب سایت شما دیدن می کنند، تحت تاثیر تبلیغاتی که برایشان انجام می دهید جلب شما شوند. البته انجام این کار نسبت به حالتی که به طور کلی هیچ کس وب سایت شما را نمی بیند (حالت مورد بعدی) خیلی راحت تر است به این دلیل که شما در این مرحله بخشی از کار را انجام داده اید و تنها بخش دیگری مانده است که انجام دادن این بخش نسبت به بخش قبلی اگر آسان تر نباشد؛ سخت تر هم نیست. بنابراین در این حالت امید شما کمی بیشتر است!

4) ترافیک کمی در وب سایتتان می بینید (و یا بدتر از آن، اصلا ترافیکی نمی بینید!)

یکی دیگر از مواردی که با دیدن آن باید به این نتیجه برسید که باید استراتژی بازاریابی خودتان را تغییر دهید این است که افرادی که از وب سایت شما بازدید می کنند خیلی کم شوند (و یا در بدترین حالت اصلا کسی وب سایت شما را نبیند) در این حالت است که باید به صورت جدی به فکر تغییر روش بازاریابی باشید.

5) وب سایتتان را در نتیجه های حاصل از موتورهای جستجوگر نمی بینید

این یکی از بدترین ایراداتی است که ممکن است تجارت شما با آن روبرو شود. در صورتی که شما وب سایت خودتان را در نتیجه های حاصل از موتورهای جستجوگر نبینید به این معنی است که تمام تلاش هایی که تاکنون در این زمینه کرده اید؛ همگی بی حاصل بوده اند. به عبارت دیگر هنگامی که شما بهترین وب سایت را هم داشته باشید؛ در صورتی که نتوانید اثری از آن در موتورهای جستجوگر ببینید این موضوع بدان معنی است که هیچ کس وب سایت شما را نمی بیند! بنابراین هیچ کس نمی تواند فرآورده های شما را پیدا کند، هیچ کس نمی تواند بداند که شما چه سرویس هایی ارایه می کنید و هیچ کس نمی تواند حتی نام برند شما را بداند و اطلاعاتی درباره شما دریافت کند. بنابراین در چنین شرایطی باید انتظار داشته باشید که تعداد افرادی که مشتری شما می شوند بسیار بسیار ناچیز و کم باشند و راه حل این موضوع هم این است که همان لحظه کاری کنید که یک استراتژی مناسب و جدید برای معرفی کردن بهتر وب سایتتان به موتورهای جستجوگر پیدا کنید.

6) هنگامی که نمی دانید چگونه باید عملکرد کمپین تبلیغاتی خودتان را بررسی کنید

یکی از مهم ترین کارهایی که باید برای بالا بردن کیفیت عملکرد بازاریابی انجام دهید این است که شما باید کیفیت عملکرد کمپین خودتان را بررسی کنید. در صورتی که شما نتوانید کیفیت کمپینتان را ارزیابی کنید؛ احتمال این که در کار بازاریابی شکست بخورید خیلی بالا است به این دلیل که نمی توانید بدانید استراتژی هایی را که به صورت عملی اجرا می کنید تا چه میزانی موثر و موفق خواهد شد. بنابراین در صورتی که چنین شرایطی پیش آمد بهترین کار این است که استراتژی بازاریابی خودتان را عوض کنید.

7) هنگامی که یک استراتژی قوی و موثر برای کارتان نداشته باشید

این موضوع هم خیلی مهم است. در صورتی که شما یک استراتژی قوی برای کارتان نداشته باشید؛ نمی توانید انتظار داشته باشید که موفق شوید به این دلیل که تجارت هایی که یک استراتژی قوی برای کارشان ندارند شانس موفقیتشان خیلی ناچیز است. بنابراین در صورتی که شما با چنین شرایطی مواجه شدید و یک استراتژی مناسب برای کار بازاریابیتان نداشتید؛ همان زمان است که باید به فکر تغییر دادن شیوه انجام کار بازاریابی باشید و همان زمان است که باید یک استراتژی مناسب برای کارتان ایجاد کنید.